پمفلتهای بدهکاران گمنام


تاریخچه بدهکاران گمنام

درسال ١٩٦٨ اولين جلسه بدهكاران گمنام، هنگامى كه گروه اصلى اعضاى الكلى هاى گمنام عنوان جلسه بهبودى خودشان را بحث در مورد مشكلاتى كه با پول داشتند قرار داده بودند برگزارشد. آنها در ابتدا خودشان را ذره ذره پول خرج كن ها وبعدها سرمایه داران بزرگ ناميدند. اعضاى اين گروه حساب پس اندازى داشتند كه بخشى از درآمد روزانه خود را در آن صندوق پس انداز مى كردند زيرا معتقد بودند كه مشكلات مالى آنها ناشى از ناتوانى در صرفه جويي هزينه هاى آنهاست. همانطور كه روزها و ماهها مى گذشت،اعضاى گروه درك كردند كه مشكلات پولى آنها از ناتوانى از نگهداشتن پول نيست، بلكه از تبديل شدن آنها به قرض است. تا اينكه در ١٩٧١ كشف كردندكه ماهيت برنامه DA فهميدن اين بود،كه بدهكارى خود فرد،آستانه اين بيمارى میباشد؛وتنها راه حل استفاده از ١٢قدم مخصوص الكلى هاى گمنام بود. پس از گذشت ٢سال گروه بازیابی(بهبودی) اعضاى AA منحل شدودر ١٩٧٦ جلسات DA بوجود آمد.در ابتدا ٢يا٣ نفردرجلسات روز چهارشنبه درشهر سنت استفان نيويورك شركت مى كردند.بعدازگذشت ١ سال دومين جلسه هم سازماندهى شد و بدهكاران گمنام دوباره متولد شد و امروزه بيش از ٥٠٠ جلسه در ايالات متحده و ١٣ كشور جهان وجود دارد.

انجمن بدهکاران گمنام چیست؟

بدهکاران گمنام انجمن زنان و مردانی است که تجربه توانایی و امید خود را با یکدیگر تقسیم میکنند تا بدین وسیله مشکلات مشترکشان را حل کنند و در بهبودی از بدهکاری به یکدیگر کمک کنند. اعضای بدهکاران از حمایت و قدرت دوازده قدم بهره مند میشوند و به همان نسبت از ابزارها چه به صورت انفرادی و چه با یار و یا تیم حمایتی برای هر چه بیشتر عملی کردن و واقعی کردن پتانسیل ها و استعدادهای نهفته شان و خلق زندگی بر اساس شکر گذاری و آرامش بهره مند میشوند. انجمن بدهکاران گمنام نوید دهنده امید برای همه کسانی است که به واسطه قرض کردن های نامطمئن خود، عذاب و مشکلاتی برای زندگی خودشان و دیگران بوجود آورده اند.

بدهی برای ما مانند الکل برای یکی الکلی، غذا برای یک پرخور، و قمار برای یک قمارباز می باشد.

هدف ما در DA به سه قسمت تقسیم می شود:

جلوگیری از تحمیل بدهی های نا امن، به اشتراک گذاری تجربیات با تازه واردان، و رساندن پیام بهبودی به سایر بدهکاران در عذاب.

انجمن بدهکاران گمنام یک سازمان غیر انتفاعی و بر مبنای اصول ۱۲ قدم الکلی های گمنام می باشد. این انجمن یک برنامه بهبودی موثر و کارا را ارائه می دهد.

همه کسانی که تمایل دارند تا از بدهکار شدن خود جلوگیری کنند می توانند در جلسات شرکت کرده، جزوه های  DA  را مطالعه نموده، از راهنمایی های راهنما بهره مند شده، و اقدام به کارکرد ۱۲ قدم مربوط به بدهکاران گمنام نمایند.

بدهکاری چیست؟

بدهکاری چیزهای زیادی را شامل میشود که همه اش در مورد پول نیست.

بدهکاری در مورد ازدست دادن بیش از حد، یا خودنمایی از طریق پول است.

در مورد اینست که ما نمی توانیم توانایی ها مهارت و منابع خود را بصورت کامل در یابیم و آنها را عرضه کنیم.

نتیجه ی قابل لمس اینست که شخص نمی تواند نیازهای خود را تامین کند ویا قبل از براورده کردن آنها، پولش را از دست می دهد که شامل نیازهای آتی وی نیز میشود.

بدهکاری ما می تواند نتیجه ی چیزهای زیادی باشد که شامل عدم توانایی در درک استعدادهایمان است، این، می تواند نتیجه زندگی در لبه کم درآمدی و خرج کردن بیش از اندازه و اجتناب از ریسک های سالم که می تواند زندگی مان را به جلو حرکت دهد و آماده نشدن برای آینده باشد.

بدهکاری در مورد زندگی نکردن ما در ظرفیت های منحصر بفردمان و دنبال نکردن منابع مان می باشد.

ما باید سعی و تلاش مان برای شناخت الگوهای رفتاری، باورها واحساسات مان را ادامه دهیم تا بهبود یابیم.

۱۲قدم بدهکاران گمنام

  1.  مااعتراف کردیم که در برابر بدهی ناتوان بودیم و زندگی مان غیر قابل اداره شده بود.
  2. به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر از خودمان می تواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.
  3. تصمیم گرفتیم اراده و زندگی مان را تحت مراقبت خدایی که او را درک می کردیم قرار دهیم.
  4. یک موجودی اخلاقی جستجو گرانه و شجاعانه از خودمان تهیه کردیم.
  5. ماهیت واقعی خطاهایمان را به خداوند، به خودمان، و به یک انسان دیگر اقرار کردیم.
  6. کاملا آماده بودیم تا خداوند همه نقص هایی را که در شخصیت مان داریم برطرف کند.
  7. ما با فروتنی از او خواستیم کمبود های ما را برطرف کند.
  8. فهرستی از تمام کسانی که به آنها زیان رسانده بودیم تهیه کردیم و در صدد جبران آن ها بر آمدیم.
  9. هر کجا امکان پذیر بود، به صورت مستقیم از افرادی که به آنها زیان رسانده بودیم جبران خسارت کردیم. مگر در مواردی که جبران خسارت مان زیان مجددی برای آنها،یا دیگران ایجاد کند.
  10. به تهیه موجودی شخصی مان ادامه دادیم و هر وقت اشتباه کردیم بلافاصله به آن اقرار کردیم.
  11. از راه دعا و مراقبه کوشیدیم به پروردگاری که خود درک می کردیم نزدیک تر شویم، و فقط برای آگاهی از اراده او و قدرت انجام آن اراده دعا کردیم.
  12. با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدم ها، تلاش کردیم این پیام را به بدهکاران اجباری برسانیم، و این اصول را در تمام زندگی خود به اجرا در آوردیم.

۱۲ سنت بدهکاران گمنام

  1. منافع مشترک ما در راس می باشد، بهبودی ما به وحدت DA بستگی دارد.
  2. در DA خداوند مرجع نهایی می باشد و در وجدان گروه هویدا میشود. خدمتگزاران ما حق حکومت ندارند
  3. تنها لازمه عضویت، اشتیاق برای رهایی از بدهی می باشد.
  4. هر گروه مستقل است به جز مواردی که بر DA در کل اثر منفی بگذارد.
  5. هدف اصلی ما پیام رسانی به افرادی است که از بدهی رنج می برند.
  6. ۶_  DA هیچ سازمان یا موسسه ای را تایید نمی کند، در آنها سرمایه گذاری نمی کند و اجازه استفاده از نام DA را به آنها نمی دهد.
  7. هر گروه DA خودکفا است و کمک مالی از خارج دریافت نمیکند.
  8. DA غیر حرفه ای است، اما مراکز ما می توانند کارمندانی استخدام کنند.
  9.  انجمن DA  نباید سازماندهی شود اما می تواند کمیته هایی تشکیل دهد که در برابرخدمتگزاران، مسئول باشند.
  10. انجمن DA  وارد مسائل اجتماعی نمی شود و هیچ نظری در مورد مسائل خارجی ندارد.
  11. خط مشی DA بر پایه جاذبه است تا تبلیغ، ما گمنامی شخصی خود را در اجتماع حفظ میکنیم.
  12. گمنامی اساس معنوی در DA می باشد، ما اصول اخلاقی را به شخصیت ها ترجیح می دهیم.

دوازده نشانه اجبار به بدهکار بودن

  1. عدم وضوح نسبت به موقعیت مالی تان. خبر نداشتن از تتمه و میزان حساب خود، خرج های ماهیانه ، نرخ سود قرضها ، دستمزدها ، تاوانها یا جریمه ها ، ویا وظایف معاهده ای و قراردادیتان.
  2. قرض کردن گهگاه چیزهایی مانند کتاب ، قلم یا پول های کم از دوستانتان و یا دیگران و عدم توانایی در بازگرداندن آنها.
  3.  عادت داشتن به پس اندازهای فقیرانه و ناچیز. نداشتن هیچ برنامه ای برای پرداخت مالیات و همچنین دوران بازنشستگی یا موارد قابل پیش بینی ( و نه تکراری) و احساس غافلگیر شدن وقتی که موعدشان با گرایش ” فقط برای امروز زندگی کن و نگران فردا نباش “ی که داریم ظاهر می شوند.
  4.  اجبار به خرید داشتن : عدم توانایی در انجام یک معامله درست و خوب . خرید هایی با انگیزه های لحظه ای و ناپایدار. ترجیح به خریدن چیزهایی که امکان پس دادنشان وجود دارد ، به جای توجه کردن به آیتم هایی که برای خرید کردن بایست به آنها توجه شود .
  5. به سختی دخل و خرج را با هم جور کردن یا از وظایف شخصی برآمدن و یا هنگامی که دخل و خرج ها با هم جور در می آیند احساس بیش از اندازه با هوش بودن داشتن .
  6. داشتن احساسی متفاوت در هنگامیکه خرید اعتباری می کنیم نسبت به زمانی که نقدا خرید می نماییم. ( مانند احساس در کلوپ یا بار بودن و کانون توجه قرار داشتن ، احساس پذیرفته شدن ، احساس بزرگ شدن )
  7.  زندگی کردن در آشفتگی و در افکاری غیر واقعی در مورد پول : استفاده کردن از یک اعتبار برای صاف کردن یک اعتبار دیگرمان چکهای معوقه داشتن ، همیشه در یک بحران مالی درگیر بودن.
  8. گرایش داشتن به زندگی بر لبه تیغ : زندگی کردن برای پاس کردن چکهایمان. از این چک به چک بعدی. برای پرداخت بیمه های پزشکی و سلامتی و ماشینمان به این در آن در زدن و به زور پرداخت کردن . نوشتن چک به امید پیدا شدن پول و پرداخت آنها .
  9.  احساسات خفه شده و خجالتهایی در مورد نداشتن یک تشریح عادی و معمولی از پول.
  10.  زیادی کار کردن یا کم درآمد بودن : ساعتهای اضافی کار کردن برای کسب پول جهت پرداخت به طلبکاران ، ساعت های سفت و سخت و بدی را در کار گذراندن به جهت تقبل کاری پایین تر از مهارت یا سطح آموزشی تان.
  11. نوعی بی میلی در توجه کردن به خود و ارزشمند بودنتان : زندگی کردن در یک محرومیت بر خود تحمیل شده . انکار کردن نیاز های اولیه تان برای پرداخت کردن بدهی هایتان.
  12. امید داشتن و احساس اینکه هرگاه ضرورتی پیش آید کسی هست که به شما توجه و شما را تامین کند . بنابراین تا زمانی که کسی را برای این کار و مراجعه به او دارید ، هیچگاه خود را به یک زحمت مالی واقعی نخواهید انداخت .

 

۱۵ سوالی که می توانید از خودتان در مورد اجباری که به بدهکاری دارید، بپرسید.

اغلب آنهایی که اجبار به بدهکاری دارند حداقل به ۸ سوال از سوالات ذیل جواب “بله ” می دهند.

  1. آیا بدهکاری تان زندگی درونی تان را ناشاد کرده است؟
  2. آیا فشار بدهکاری شما را در کار روزانه تان گیج و حواس پرت کرده است؟
  3.  آیا بدهکاری آبرو و اعتبارتان را تحت تاثیر قرار داده است؟
  4. آیا بدهکاری باعث شده است که کمتر به خودتان فکر کنید؟
  5. آیا تا به حال شده است که اطلاعات غلط بدهید برای اینکه اعتبارتان بالا رود؟ ( اعتبار کسب کنید )
  6. آیا تا به حال قول و وعده های غیر واقعی به طلبکارانتان داده اید؟
  7. آیا فشار بدهکاری هایتان باعث شده است که در مقابل آسایش و شادکامی خوانواده تان بی تفاوت بشوید؟
  8.  آیا تا به حال از این ترسیده اید که کافرما ، خانواده و یا دوستانتان میزان بدهکار بودن تان رادریابند؟
  9. هنگامی که با یک موقعیت سخت مالی رو به رو می شوید، آیاتصور اینکه بخواهید پولی را غرض بگیرید بیش از حد در شما احساس گره گشایی و آسایش خاطر ایجاد میکند؟
  10. آیا فشارهای ناشی از بدهکاری تان باعث می شود که شبها خوب نخوابید؟
  11.  آیا تا به حال فشار بدهکاری باعث شده است که به فکر مست کردن بیافتید؟
  12. آیا تا به حال بدون توجه به اینکه تمایلی کافی برای بازگرداندن آن پول در شما می باشد پول قرض کرده اید؟
  13.  آیا معمولا هنگامی که قرار است میزان اعتبار شما بررسی شود منتظر جواب منفی هستید؟
  14.  آیا تا به حال برای پرداخت بدهی هایتان در یک پرهیز سخت بوده اید و اینکه منتظر بمانید تا سختی از سر تان بگذرد؟
  15. آیا بدهی هایتان را با این فکر که شما برتر از دیگران هستید. و اگر هم شکست خوردید یک شبه می توانید آنها را پرداخت کنید برای خودتان توجیه میکنید ؟

اگر شما به هشت سوال یا بیشتر پاسخ بله داده اید، احتمالا یا مشکل اجبار به بدهکار بودن را دارید یا این اجبار در حال شکل گیری در شما می باشد.اگر اینگونه است ، امروز نقطه تحول شماست.

دوازده ابزار بدهکاران گمنام

بهبودی از اجبار به بدهکاری تنها زمانی اتفاق می افتد که بالاخره یک روزی در فقط برای امروز قرض گرفتن های بدون پشتوانه جدیدمان را قطع کنیم (قرض بدون پشتوانه هر قرضی است که هیچ وثیقه ای مانند خانه یا هر دارایی دیگر که پشتیبان وهمپای آن باشد وجود نداشته باشد) ما با تمرین دوازده قدم و استفاده از ابزار هایی که درذیل آمده است مجال بیرون آمدن روزانه از اجبار به بدهکاری مان را پیدا خواهیم کرد.

۱-جلسات:

ما در جلسات شرکت می کنیم تا تجربه ، توانمندی و امیدمان را با یک فرد دیگر در میان بگذاریم . تا مگر بتوانیم چیزی که دریافت نموده ایم را به تازه واردان D.A. هم انتقال دهیم . ما نمیتوانیم این تجربیات را برای خودمان نگه داریم.

۲-یادداشت برداری های منظم ، مرتب داشتن:

ما از درآمد ، مخارج ، پس انداز ، بازنشستگی و هر سود پرداختی از وام هایمان ، به صورت روزانه یادداشت تهیه میکنیم.

۳- راهنما بودن :

ما دریافته ایم که برای بهبودی مان لازم است که راهنما داشته و خودمان هم راهنمای فردی دیگر باشیم . راهنما یک بدهکار بهبود یافته است که ما رادر طی مسیر ۱۲ قدم راهنمایی کرده و تجربه و توانمندی و بهبودی اش را به مشارکت می گذارد.

۴-گروههای کاهش فشار و جلسات کاهش فشار :

پس از اینکه اندکی با برنامه D.A. آشنا شدیم گروههای کاهش فشار تشکیل میدهیم که شامل خودمان میشود و دو بدهکار بهبود یافته ای که حداقل ۹۰ روز بدهی نامطئن را بر خودشان تحمیل نکرده و معمولا تجربه بیشتری در برنامه کسب کرده اند .گروه یک سری از جلسات کاهش فشار را تشکیل میدهد تا موقعیت مالیمان در آنها مرور شود . چنین جلساتی نوعا باعث صورتبندی چگونگی تدبیر هزینه ها و تدبیرعملکردمان میشوند .

۵- برنامه هزینه ها:

برنامه هزینه ها نیازهای ما را در اولویت قرار میدهد و وضوح و نظم و ترتیب و تعادل را در هزینه های مان ایجاد میکند.که شامل مقوله درآمد ، هزینه ها ، پرداخت بدهی و پس انداز کردن (برای کمک به ایجاد یک ذخیره نقدی هر چند محقر واندک) . تدبیر درآمد به ما کمک میکند که بر روی افزایش درآمد مان تمرکز کنیم . مقوله پرداخت بدهی به ما کمک می کند که بدون محرومیت دادن به خود ، پرداختهایمان را واقعا سروسامان دهیم . به پس اندازمان میتوانیم محتاطانه موارد بازنشستگی و پس انداز برای خریدهای خاص را هم اضافه کنیم.

۶- برنامه عملکرد :

ما باکمک گروه کاهش فشارمان لیستی از اقدامات ویژه برای حل و برطرف نمودن بدهی هایمان ترتیب می دهیم ، وضعیت مالیمان را بهبود و پیشرفت میدهیم ، به هدفهایمان- بدون متحمل شدن بدهی های بدون پشتوانه- نایل میشویم .

۷- استفاده از تلفن و اینترنت :

ما مرتبا با اعضای دیگرD.A بوسیله تلفن ، ایمیل و راههای دیگر ، ارتباط برقرار میکنیم . هم قبل و هم بعد از برداشتن قدمهای بزرگ بهبودیمان اعضای دیگر D.A را در مورد آنها به مباحثه میکشانیم .

۸-مطالعه نشریات D.Aو A.A:

ما نشریات بدهکاران گمنام و همچنین الکلی های گمنام را برای درک بیشتر از مشکل اجبارمان و بهبودی از اجباری که به بدهکاری داریم مطالعه و بررسی میکنیم .

۹-آگاهی :

ما با یادداشت برداری از مسائل بانکی مان ، موسسات وام دهی و اطلاعات مربوط به کارت اعتباری مان و نیز تاثیراتی که آنها بر روی ما میگذارند ، آگاهی مان را از خطر اجبار به بدهکاری حفظ میکنیم . ما همچنین آگاهی مان را از مسائل مالی شخصی مان برای جلوگیری از ابهام حفظ میکنیم ، این ابهام میتواند ما را به اجبار به بدهکاری یا ولخرجی سوق دهد .

۱۰-جلسات کسب و کار :

ما در جلسات کسب و کار شرکت می کنیم که در ماه یک بار برگزار میشود . بسیاری از ما نوعی احساس را در خود پروراندهایم مبنی بر اینکه کسب و کار بخشی از زندگی ما به حساب نمی آید و بیشتر برای شرایط زندگی دیگران می باشد . با این حال شرکت کردن در برنامه جاری خودمان به ما می آموزد که یک تشکیلات چگونه سازماندهی و راه اندازی می شود ، و نیز به ما کمک میکند که مسئول بهبودی مان شویم .

۱۱-کمک کردن(خدمت) :

ما در هر سطحی که باشیم خدمت می کنیم ، در سطح شخصی ، جلسات ، بین گروهی ، و خدمات جهانی . بهبودی ما وابسته به خدمت کردن است . فقط از طریق خدمت کردن می توانیم چیزی را که سخاوتمندانه به ما بخشیده شده است ، به دیگران ارائه کنیم .

۱۲-گمنامی:

ما با اطمینان به اینکه آنچه که در جلسات یا به دیگر اعضای D.A میگوییم ، مربوط به همان زمان بوده و تکرار نخواهد شد تمرین گمنامی میکنیم که این به ما اجازه آزادی بیان میدهد.

دوازده وعده بدهکاران گمنام

ما در برنامه بدهکاران گمنام گرد هم می آییم تا سیاحت بهبودی خود را از اجبارمان به بدهکاری به مشارکت بگذاریم. در کارکرد برنامه ۱۲ قدمی بدهکاران گمنام امید وجود دارد، ما راه هایی را برای یک زندگی تازه ایجاد کرده ایم.

وقتی قدمهای ۱۲ گانه بدهکاران گمنام را کار کنیم و ابزارهای بدهکاران گمنام را به کار بریم، شروع به دریافت چنین هدایایی از برنامه خواهیم کرد:

۱- هرجا که احساس ناامیدی کردیم (کرده بودیم) تجربه یک امید تازه را دریافت خواهیم کرد .

۲- وضوح، جای ابهام را خواهد گرفت. دست پاچگی و هرج و مرج (آشفتگی) جایشان را به صمیمیت و درک مستقیم خواهند داد. ما زندگی ضمانت شده ای را ادامه خواهیم داد، تصمیم هایی خواهیم گرفت که در انتها به بهترین وجه، پاسخگوی نیازهایمان باشد .

۳- ما به اندازه درآمدمان زندگی خواهیم کرد. با این حال میزان درآمدمان وجود ما را تعریف نخواهد کرد .

۴- ما بدون بار ترس، نگرانی، رنجش یا بدهی، یک زندگی موفق وتوام با کامیابی را شروع خواهیم کرد .

۵- ما درخواهیم یافت که کافی هستیم. ما قدردان خودمان وسهم مان خواهیم شد.

۶- انزوا جایش را به دوستی خواهد داد؛ ایمان به جای ترس جایگزین خواهدشد .

۷- ما درخواهیم یافت که محدودیتی وجود ندارد ؛ منابع مان سخی و بخشنده هستند و ما آنها را با دیگران و با “بدهکاران گمنام” به مشارکت می گذاریم .

۸- ما از مقایسه خودمان با دیگران دست خواهیم کشید . حسادت و غبطه خوردن به مرور فروکش خواهند کرد .

۹- پشیمانی وحسرت ، دلسوزی به حال خود و آرزوهای طول دراز کردن جایشان را به پذیرش و قدردانی خواهند داد .

۱۰- ما دیگر از حقیقت نخواهیم ترسید . ما از پنهان شدن درانکارمان در آمده و به زندگی کردن در واقعیت خواهیم رسید .

۱۱- صداقت ، رفتارهای ما را به سوی یک زندگی غنی ، با مفهوم و هدفدار هدایت خواهد کرد .

۱۲- ما به شناخت نیرویی برتر از خودمان که منبع فراوانی و وفور برای ما میباشد دست خواهیم یافت . ما از او کمک و راهنمایی خواهیم خواست و به دریافت نمودن آنها ایمان خواهیم داشت . همه اینها ، بلکه حتی بیش از اینها نیز امکان پذیر است . ما اگر این برنامه را به درستی و با بیشترین استطاعت و توانایی مان کار کنیم. در فقط برای امروز و این لحظه یک زندگی توام با موفقیت و کامیابی خواهیم داشت .

علائم بدهکاری اجباری در کسب وکار

بدهی های اجباری در کسب وکار بسیار شبیه به بدهکاری اجباری با منابع مالی شخصی است. بسیاری از ما به شدت فاقد وضوح بودیم.

بعضی از تجربیات و رفتارهایی که منجر به مشکلات اجباری شد، عبارت بودند از:

  1.  ما نمی دانستیم که چه زمانی صورت حساب ها یا مالیات تعیین میشود و آیا ما به یاد داریم که چه چیزی را  پرداخت کرده یا چه چیزی را بدهکاریم.
  2. ما دارایی های شخصی مان را با امور مالی کسب وکار خود اشتباه می گیریم و از یک مجموعه مالی برای پوشش دادن دیگری استفاده می کنیم.
  3.  اغلب ما هزینه های دقیق سربار، مخارج عملیاتی یا حاشیه سودمان را نمی دانیم.
  4. ما طرح تجاری (بیزینس پلن) نداریم.
  5. ما که به جای نوشتن توافق نامه ها و قراردادها از قراردادهای کلامی استفاده می کردیم که بعداً به اختلافات در شرایط قراردادها منجر شد.
  6. ما زمان زیادی را ازدست داده و وقت کافی برای تولید درآمد نداشتیم.
  7. بسیاری از ما از به هم ریختگی غرق شدیم.
  8. به خاطر کسب وکارمان در وضعیت خود محرومی زندگی کردیم.
  9. ما حقوق و دستمزد خود را پرداخت نکردیم.
  10.  ما از رفتن به تعطیلات خودداری کردیم، مزایای شخصی که به ما داده می شد یا روزهای بیماری را استفاده نمی کردیم.
  11.  ما کالاها و خدمات مان را کم ارزش و زیر قیمت ارائه می دادیم.
  12. ما اجازه دادیم حرفه ای هایی که برای ما کار میکنند (مثلاً مشاوران، حسابداران، وکلا و غیره) زندگی کاری ما را اداره کنند.
  13. در زمان لغزش (برگشت)، ما جلسات BDA و یا DA را از دست دادیم و تماس با حامیان مالی (راهنماها) ،گروه تسکین فشار و دوستان در برنامه را از دست دادیم.
  14. زمانی که بیشترین نیاز را داشتیم، ما نمی خواستیم و یا نمی توانستیم از آنها کمک بگیریم.

ابزارهای اضافی برای بدهکاران گمنامِ دارای کسب و کار

۱- ما ارقام حرفه مان و ارقام شخصی مان و حسابهای بانکی هرکدام را بصورت جداگانه ثبت و نگهداری میکنیم.

۲- ما هر ساله یک برنامه کسب و کار یک ساله با اهداف تعریف شده و قابل اندازه گیری را هدف گذاری و هدف گیری میکنیم .

۳- ما سوابق مالی را روشن و شفاف ، منظم ، و دقیق ثبت و نگهداری می کنیم . این سوابق شامل : حسابهای دریافتنی ، حسابهای پرداختنی ، موجودی وجوه نقد ، موجودی کالا ، دارائیها ، بدهی های انباشته میشود و تاریخ همه مالیاتها و موعد پرداخت همه صورتحسابها را در تقویم مان ثبت میکنیم.

۴- ما به خودمان حقوق پرداخت میکنیم ، که شامل مزایا ، بیمه پزشکی ، تعطیلات ، و روزهای بیماری باشد .

۵- ما مراقب هستیم که پولهای خرج شده باید درآمد ایجاد کند ، و قبل از اقدام به خرید ، قیمت ها را مقایسه میکنیم .

۶- ما درمورد هزینه سربار و حاشیه سود هر کدام از محصولات یا خدماتی که میفروشیم شفافیت مان را حفظ میکنیم .

۷- ما بدون تاخیر صورتحسابهایمان را پرداخت میکنیم ، و بلافاصله برای مشتریانمان فاکتور مینویسیم.

۸- ما همه توافق های کسب و کارمان را روی کاغذ می آوریم ، و نامه ها و توافق نامه های خودمان را مینویسیم .

۹- ما حواسمان به رقابت هست ، اما نگران اش نیستیم . ما از رقبایمان یاد میگیریم و به اینکه در این دنیا فراوانی وجود دارد و برای همه بیش از حد کفایت وجود دارد اعتماد میکنیم .

۱۰- ما از اشخاص دردسرساز و مشتریانی که پرداخت ضعیفی دارند (مشتریان بدحساب) فاصله میگیریم ، و اصول را به شخصیت ها در اولویت قرار میدهیم .

۱۱- ما قبل از اینکه تعهد ایجاد کنیم و تصمیمات سخت بگیریم ، و یا قبل از عملکردهای دشوار و بعد از اینها ، بوک اِند انجام میدهیم .

۱۲- ما تمایل داریم که عهده دار مسئولیت کسب وکار خودمان باشیم . افراد حرفه ای مانند حسابدارها ، وکلا ، و مشاورانی که برای ما کار میکنند ، قدرت برتر ما نیستند.

 

چند جمله با تازه واردین درباره روحانیت

وقتی برای اولین بار وارد DA می‌شویم ، شاید برای شنیدن اینکه DA یک برنامه روحانی است آمادگی لازم را نداشته باشیم . کلمه “خدا” ممکن است باعث شود احساس ناخشنودی کنیم ، و خاطراتی از خدای مجازات گری که در تجربه‌های مذهبی کودکی مان داشتیم بالا بیایند . تعداد کمی از ما با ایمان قوی به عشق یک نیروی برتر به DA پا می‌گذاریم . بعضی هامان ممکن است از خانواده‌هایی آمده باشیم که در عقاید مذهبی شان نشانه‌های ضعف و کاستی دیده شود . بعضی دیگر از ما ممکن است از خانواده‌هایی باشیم که در آنها هیج وقت از مسایل روحانی صحبت نشده است . ممکن است احساس کنیم که در بچگی با هرچه که مربوط به خداوند است ترک رابطه کرده‌ایم . ممکن است این ایده که یک ارتباط با نیروی برتر از خودمان را سر و سامان دهیم نیاز به تفکر طولانی داشته باشد . چطور است که با باور به چیزی که بتواند تغییرات واقعی در زندگی مان ایجاد کند شروع کنیم ؟ این کار در ابتدا غیر ممکن به نظر می‌رسد .

خدا ، به مفهومی که خدا را درک می‌کنیم”
” باور پیدا کردن ” یک فرایند است که برای بسیاری از ما زمان‌بر و گاهی غیر قابل پذیرش است . ما به خدا ، به الاهی بودن ، یا هر مفهوم مذهبی دیگری که برای شروع کارکرد زندگی مان در DA بیان می‌شود باور نداریم .برای اینکه بتوانیم با یک نیروی برتر ارتباطی ایجاد کنیم که برایمان کار کند ، آنچه که لازم داریم تمایل ، صداقت ، و ذهن باز است .

برای بعضی از ما نیروی برترمان جلساتی می‌شود که بصورت منظم در آن شرکت می‌کنیم . برای بعضی دیگر ، نیروی برتر کل برنامه است . یعنی حاصل جمع همه خرد جمعیِ آنهایی که این مسیر را قبل از ما رفته‌اند . شاید بتوان گفت خدا کل هستی است . یا فراوانی که در جریان است ، یا رودخانه زندگی است . به هر حال خدا هست . ما شروع می‌کنیم به تجربه

یک نیروی برتری که در میان همه مشکلاتمان می‌توانیم به او تکیه کنیم . نیرویی که مراقب ماست و بهترین‌ها را برای ما می‌خواهد . ما درمیابیم این آزادی انتخاب را داریم که یک نیروی برتر دوست داشتنی انتخاب کنیم ـــ خدا ، به آن مفهومی که خدا را درک می‌کنیم .
حتی آن دسته از ما که منکر وجود خدا هستیم ، یا خدایان را یک تجارت می‌دانیم و وارد دی ای می‌شویم ، شروع می‌کنیم به تمایل به پذیرفتن چیزی برتر از خودمان . وقتی فصل چهار کتاب بزرگ الکلی‌های گمنام را می‌خوانیم (فصل مربوط به آگناستیک‌ها) و سرگذشت اعضای دی ای را می‌شنویم که قبل از ما این مسیر را رفته‌اند ، شروع می‌کنیم به دریافتن اینکه ما هر لحظه در پذیرفتن (یا نپذیرفتن) حق انتخاب داریم. فهم و ادراکِ اینکه ما در اجازه دادن برای انتخاب به خودمان ، در جهت خلق یک تمرین روحانیِ سرشار از معنا و یا راه زندگی ، آزاد هستیم .

روحانیت در مقابل مذهب
در ابتدا، برخی از ما در مقابل کلمات “روحانیت ” و “مذهب” گیج شده بودیم. بعضی مان طوری بزرگ شدیم که معتقدیم این کلمه ‌ها یک چیزند. برای برخی از ما ممکن است شبیه هم باشند، یا مشابه باشند، به هر حال بسیاری از ما آموختیم که باید هویت شخصی مان از آگاهی روحانی را بهبود دهیم. و این معمولا خیلی متفاوت از تمرین های مذهبی ای است که ممکن است در کودکی یاد گرفته ایم.

آنچه که لازم داریم تمایل، صداقت، و ذهن باز برای شروع ایجاد ارتباط با نیروی برتری است. رابطه‌ای که برای ما کار کند.

ممکن است بعد از مدتی کشف کنیم که آن جنبه‌های مذهبی کودکی‌مان که به ما سرخوشی می‌داد، می‌تواند با تمرین‌های روحانی‌مان ادغام شود. ممکن است جایی را برای عبادت پیدا کنیم که به ما حمایت معنوی‌ای را بدهد که در کودکی از دست رفته‌اند. در نهایت درمیابیم که تمرین‌های روحانی ما یک انتخاب شخصی‌اند؛ که مذهب خاصی ممکن است آن را تقویت کند، اما روحانیت ما یک ارتباط شخصی بین نیروی برتر ما و خودِ ماست.

به هر حال، این سلیقه شخصی روحانی ماست. ما در DA مواظب‌ایم که وارد بحث‌های مذهبی نشویم. بحث‌های مذهبی، ممکن است هدف مشترکی که بخاطر آن دور هم جمع شده ایم را به هم بریزد. ما به همه اعضاء DA فرصت و اجازه میدهیم خودشان باورهای روحانی خودشان را تعیین کنند.

چرا می‌گوییم DA یک برنامه روحانی است ؟
دوازده قدم صرف نظر از کلمات کلیدیِ اعتیاد یا اجبار ، بر اساس  برنامه‌ای روحانی مدل سازی شده است  .  ما معتقدیم اجبارمان به بدهکاری را بوسیله کمک گرفتن از یک نیروی برتر ، و با صداقت پیدا کردن با خودمان ، و تمایل به کارکردن ۱۲ قدم ، مهم نیست چقدر طول بکشد ،  می‌توانیم کنار بگذاریم. بسیاری از ما برای این به DA آمدیم که دنبال راه حلی برای معضلات مالی مان می‌گشتیم ، اما بهتر است بدانیم که مساله فقط در مورد خرابکاری‌های پولی‌مان نیست. به نظر میرسد چیزی در درون ما هست که باعث می‌شود در رابطه با پول رفتار اجباری داشته باشیم . به تدریج ، وقتی دیگران در مورد “ورشکستگی روحانی و احساسی” صحبت می‌کنند ، شروع می‌کنیم به فهمیدن این مساله در درون خودمان  . در DA راه حلهایی را برای مشکل اعتیاد و رفتارهای اجباری‌مان با پول و بدهی پیدا می‌کنیم .
هدف از کارکردن قدمها فقط این نیست که از اجبارمان به ایجاد بدهی رها شویم ، بلکه قرار است یک بیداری روحانی را هم تجربه کنیم .
“بیداری روحانی” چیست ؟
وقتی شخصی به بیداری روحانی دست یافته است، مهم ترین مفهوم اش این است که اکنون توانایی پیدا کرده کارهایی را انجام دهد، احساس کند، و باوری داشته باشد که قبلا نمیتوانست به تنهایی و  با اتکا به قدرت و منابع خودش انجام دهد.  به او به میزان موقعیت اش از آگاهی و بودن اش هدیه ای اهدا شده. او در مسیری قدم گذاشته است که در آن به او گفته میشود واقعا دارد به کجا میرود ، که زندگی چیزی نیست که  اجبارا باید تحمل اش کنیم و یا بر آن مسلط شویم بلکه زندگی همیشه جاری و بی پایان است.
او در بسیاری از جنبه ها متحول میشود، بدلیل اینکه او را یک منبع قدرت در مسیر نگه میدارد، درحالیکه او تا قبل از این آن قدرت را انکار میکرد. (برگرفته از دوازده قدم و دوازده سنت الکلی های گمنام)
برای بسیاری از تازه واردان به DA زندگی روحانی نه تنها یک مفهوم غریب است، بلکه حتی میتوان گفت غیر قابل تصور است. برای آنها مساله تکیه و توکل به خداوند نبود و زندگی بدون راهنمایی یک نیروی برتر عاشق یک امر”عادی” بود. ساده بود، ما فقط وقتی به خداوند فکر کردیم که درد کشیدیم و به تقلا و دست و پا زدن افتادیم و تلاش کردیم در هزینه ها و بدهی هایمان دستکاری کنیم و این همان چیزی بود که ما را به DA کشاند. برای بسیاری از ما استفاده از ابزارهای DA دراغلب موارد باعث شد به سرعت تسکین پیدا کنیم. فشارهای شرایط بد مالی مان کاهش پیدا کرد. برای اولین امیدواری را احساس کردیم . انگار بعضی چیزها در DA برای ما جور دیگری رقم میخورد. آیا ممکن است بالاخره من هم بدهی هایم را بدهم و یادبگیرم که در فراوانی و شادمانی زندگی کنم ؟  در کوتاه مدت این کافی بود . با اینکه ابزارها فشارها را کم کرد
دورنمای سپردن تمامی زندگی و اراده مان به مراقبت خدا، همان خدایی که درکش میکنیم، برای بسیای از ما قابل پذیرش نبود. همزمان با کارکرد قدمها ، به این نتیجه رسیدیم که خداوند همه قسمتهای وجود ما را می خواهد، نه فقط بعضی بخشهایی که خودمان می خواهیم به مراقبت او بسپاریم. با دیدن اینکه زندگی مان به مرور به چیزی تبدیل شد که حتی در خواب هم نمی دیدیم،  این مساله را با سرعت مخصوص خودمان کشف کردیم.
قدم دوازده ام به ما قول می دهد “بدست آوردن بیداری روحانی نتیجه این قدمها خواهد بود … ” به عبارت دیگر اگر درست کار کنیم ، بیداری روحانی تضمین شده است. رهایی از ترس و یافتن فراوانی و سلامت عقلی که در جستجویش بودیم  دستاوردهای شادی بخش  کارکرد روحانی ما هستند.
شاید خدا می خواهد ما به بیداری روحانی برسیم. اما چرا ؟ باقیمانده قدم دوزاده پیشنهاد می کند
که نتیجه این بیداری روحانی الهام بخش ما خواهد بود تا “این پیام را به سایر بدهکاران در عذاب برسانیم و این اصول را در همه امور زندگی مان بکار بندیم و تمرین کنیم” وقتی با تمام شک هایی که داریم در می یابیم که خداوند دارد کارهایی برای ما انجام می دهد که خودمان نمی توانیم برای خودمان انجام دهیم آمادگی و تمایل پیدا میکنیم اجازه دهیم خداوند در همه جنبه های زندگی مان برایمان کار کند. افکار ما از اینکه بگوییم “خدایا، امروز چه کاری میتوانی برایم انجام دهی؟” به “چه کار میتوانم برایت بکنم ؟ چگونه میتوانم به تو، به خودم . به دیگران خدمت کنم؟ بمن نشان بده چگونه میتوانم این پیام را به دیگران نیز برسانم”ند ، اما ما به این نتیجه رسیدیم که فقط با کار کردن قدمهای دوازده گانه است که شروع میکنیم به تجربه بهبودی.
ارتباط با نیروی برترمان چگونه میتواند به ما در برنامه DA مان کمک کند ؟
بسیاری از ما از دیگر برنامه های دوازده قدمی به DA آمدیم. آنجا یاد گرفتیم یک نیروی برتر از خودمان میتواند اجبار و اعتیادهای ما را از بین ببرد. خواه در قدمها تازه وارد باشیم و خواه قدیمی در DA به ما یک مفهوم روحانی مخصوص خودمان معرفی شد : نیروی برتری که عاشق و سخاوتمند است، و فقط برای امروز نیازهای ما را پوشش می دهد. شروع کردیم به فهمیدن اینکه فراوانی بازتاب خلاقیت خداوند است و ما در یک جهان سرشار از فراوانی زندگی میکنیم که برای همه ما به اندازه کافی همه چیز هست. این دورنمای روحانی ما را از محرومیت، تفکر کمبود، بهم ریختگی احساسی و احساس فقری که داشت به سمت بدهکاری، ولخرجی و کم درامدی اجباری می‌کشید مان نجات داد، و به طرف بهبودی راهنمایی کرد.
گاهی اوقات گرایش داریم به اینکه چیزی بجز خداوند را تبدیل به نیروی برترمان کنیم – مثلا پول، کارفرمایمان، مشتریان‌مان، و یا طلبکارهایمان. در DA یاد میگیریم که کارفرمای ما خداوند است، منبع حقیقی فراوانی و درامد برای ما اوست. چه کارمند یا کارگر دیگران باشیم چه خویش فرما باشیم و چه بیکار باشیم در طول روز به خودمان یاداوری می‌کنیم که داریم برای خداوند کار می‌کنیم. کار حقیقی ما یک اصطلاح است که نشانگر قدرشناسی، همکاری و  مشارکت با کسی است که پشتوانه اش بی نهایت است . این کار برای ما شادمانی ، کمال و احساس تمامیت می‌آورد .
ما با ایمان به اینکه اگر زندگی و اراده مان را به مراقبت یک نیروی برتر بسپاریم زندگی مان تغییر میکند از ابزارها استفاده میکنیم و قدمها را کار میکنیم. برای مثال وقتی
در یک جلسه کاهش فشار (PRM) دور هم جمع میشویم ، آنجا چهار نفر حضور دارند : خداوند. ما از خدا دعوت میکنیم به عنوان چهارمین عضو حضور داشته باشد و جلسه را هدایت کند. این کار را در شروع جلسه با خواندن یک دعا شروع میکنیم – برای مثال دعای آرامش را میخوانیم. برای همین است که معمولا جلسات کاهش فشار سرشار از سورپرایزهستند . اینجا جایی است که اراده خداوند برای رشد شخصیت و برای اینکه خودمان را شفاف تر بشناسیم آشکار میشود.
در DA ما اراده خداوند را در لابه لای کارکرد قدمها کشف میکنیم. موقعیت و میزان حضور  و مشارکتمان را در دنیا ارزیابی میکنیم. شروع میکنیم به کسب اگاهی در مورد اینکه خدا هر چیزی را در هماهنگی کامل خلق کرده و برای هر موجود زنده ای ، از جمله خود ما ، یک موقعیت و ماموریت خاص وجود دارد. وقتی کارها و اقداماتی به سمت بهبودی روحانی انجام میدهیم هویت اصلی و ماموریت ما آشکار می‌شود. چشم اندازی که توسط خداوند به ما داده می‌شود منبع فراوانی و تنظیم ارتباط ما با خداوند و با همه مخلوقات خداست.
دوراهی روحانی
بعضی جاها در بهبودی DA ، در برخی جنبه های کارکرد برنامه ممکن است به مانع برخورد کنیم . که اغلب شامل انجام دادن اقداماتی است که از انجام انها اجتناب میکنیم برای مثال ثبت منظم عددهایمان (یادداشت کردن هزینه ها و درآمدهایمان) .در میان صحبت هایمان با راهنما ، و دیگر اعضایی که در برنامه حضور دارند مطمئن میشویم هر چیزی که برای انجام کامل این وظیفه نیاز در اختیار داریم ؛ دفترچه برای نوشتن هزینه هایمان داریم و خودکار هم داریم . و مطمئنا مهارت نوشتن عددهایمان بر روی کاغذ را داریم و وقتی بنشینیم و تمرکز کنیم مهارت جمع بندی کردن آنهارا هم داریم .
ما پذیرفتیم که نوشتن عددها ایده خوبی است، و گفتیم که میخواهیم مخارج مان را ثبت کنیم و تصمیم مان را برای انجام دادن این کار بیان کردیم. حتی ممکن است با راهنمایمان یک تعهد و قرار ببندیم و یا از تلفن برای بوک اند کردن این کار استفاده کنیم ( بوک اند کردن به معنی تماس گرفتن با یک عضو دیگر قبل و بعد از انجام یک کار دشوار است ) . گاهی علی رقم اینکه آماده شده ایم و نیت مان را اعلام کرده ایم ، و تعهد هم داده ایم کارها انجام نمیشوند . ما فهمیدیم از همین یک کار ساده ناتوان هستیم : یعنی نوشتن
درامد و هزینه هایمان . شاید خنده دار به نظر برسد ، اما خیلی ساده است ، ما برای انجام این کار از پس خودمان بر نمی آییم.
در این جا ممکن است نا امید شویم و دست از کار بکشیم ، عجز و ناتوانی مان را بهانه کنیم و دوباره شروع به سرزنش خودمان کنیم. برخی از ما با اینکه با راهنما و سایر دوستان DA برای کمک گرفتن و فهمیدن مشکلمان تماس می گرفتیم، اما مدتهای طولانی در این چاله گیر افتاده بودیم. برای آن عده از ما که عادت نداشتند مرتبا یک نیروی برتر تماس بگیرند ، گاهی فراموش کردیم که این کارکردن دوازده قدم DA  است که میتواند ما را به طرف یک منبع روحانی ببرد ، منبعی که میتوانیم به ان اعتماد کنیم . گاهی وقتها بیش از اندازه به تیم انسانی که ما را حمایت میکنند وابسته میشویم ، و سپس، زمانهایی که شرایط مان عوض نمیشود احساس ناامیدی و ترس به سراغمان می آید.
در بدبختی هایمان ، به مرور و در نهایت با یک نیروی برتر از خودمان تماس میگیریم. ترس  باقی ماندن در دیوانگی مان بالاخره از ترس تغییر کردن بیشتر میشود . تمایل به کارکردن دوازده قدم را شروع میکنیم ، که با قدم یک آغاز میشود : ” ما قبول کردیم که در برابر بدهی ناتوان بودیم و این ناتوانی زندگی‌مان را غیرقابل اداره کرده بود .”
این دلیلی بود برای اینکه چگونه موانع از سر راه برداشته شدند ، مسایل حل شدند، و موفق شدیم. ما ممکن است بتوانیم از ابزارها استفاده کنیم ، آگاهی مان را بالا ببریم ، حمایت شویم ، و  متعهد شویم هرچه درامد و هزینه داریم را یادداشت کنیم ، بیماری بدهکاری اجباری حیله گر ، گیج کننده ، و قدرتمند است. نیرویی وجود دارد که میتواند به ما کمک کند در مسیر بهبودی بر موانعی که ایجاد میکنیم غلبه کنیم. کلید این کار تمایل است.
چگونه میتوانیم قدمهای DA را کار کنم، قدمهایی که ما را به نیروی برترمان نزدیک تر میکند ؟
کارکردن قدمها در DA  واقعا یک فرایند دگرگونی درونی است، که با پذیرش ناتوانی مان در برابر بدهکاری و ولخرجی آغاز می‌شود. با رسیدن به این نتیجه که ما نمیتوانیم به تنهایی این کارها را انجام دهیم ، به این باور میرسیم (هر کدام مان به راه و روش خودش) یک  نیروی برتر از ما میتواند کاری برایمان انجام دهد که خودمان نمیتوانیم : به ما کمک کن زنده بمانیم و زندگی سالمی در ارتباط با پول داشته باشیم .
هر بار کمی از زندگی مان را به خدایی که درک اش میکنیم میسپاریم و آنوقت است که تجربه تغییرات اساسی که در DA و در AA وعده داده شده آغاز میشود. همزمان با “خانه تکانی” مان اجازه دادن به نواقص مان که ما را ترک کنند، و جبران خسارت هایی که انجام میدهیم نسبت به نیروی برترمان که هر روز در زندگی ما حضور دارد و کار انجام میدهد  هوشیارتر و هوشیارتر میشویم . هوشیاری بیشتر زمانی می آید که سلامت عقل بیشتر و آرامش و صلح بیشتری را تجربه کنیم. میدانیم که نیروی برترما دارد از ما مراقبت میکند.
خداوند در چیزهای کوچک است.
بعضی از ما وقتی بخاطر شرایط مالی مان احساس بیچارگی میکردیم حس غرق شدن به ما دست میداد . طلبکارها ما را میترساندند و غرق در صورتحسابهایی بودیم عقب افتاده بودند . ما می دیدیم قبل از اینکه چشمانمان را باز کنیم ، زندگی شروع شده است. به نظر میرسید غیر ممکن است بفهمیم کار بعدی که باید انجام دهیم چه کاری است. وقتی در اولین جلسه شنیدیم برای شروع کارکرد برنامه DA باید نوشتن هزینه های مان را آغاز کنیم ، این کار ، کار ویژه و زیربنایی بود که میبایست فورا انجام اش میدادیم.  نوشتن آنچه خرج میکنیم باعث میشود فونداسیون مان به اندازه کافی در اکنون عمیق شود تا بتوانیم از این فلج و رخوت بیرون بیائیم و به اقدامات سرشار از امید دست بزنیم.
با متمرکز شدن بر روی جزئیات مسایل مالی مان ، و گشودن ارتباط با نیروی برترمان به هم ریختگی های ذهنی غیر ضروری مان را پاک میکنیم.
سپس احساس شهامت برای قیچی کردن کارتهای اعتباری مان در ما شروع شد، ما راهنما گرفتیم ، و شروع به برگزاری جلسات کاهش فشار کردیم. با متمرکز شدن بر روی جزئیات مسایل مالی مان ، و گشودن ارتباط با نیروی برترمان به هم ریختگی های ذهنی غیر ضروری مان را پاک میکنیم. برای بسیاری از ما پرداختن به حساب و کتابهایمان به معنای حفظ ارتباط فیزیکی با نیروی برترمان است. عدد نویسی نشان دهنده تعهد واقعی ما به بهبودی است. حتی اگر تمام و کمال ننویسیم ،
یا اگر تازه کار باشیم ، عددهایمان را متناسب با تازه کار بودنمان ثبت میکنیم . تمایل مان برای نوشتن عددهایمان ، جمع زدن آنها ، و وارد کردن شان در دسته بندی های مخارج مان ، شروع تجربه یک واقعیت جدید درباره پول است.
در مسیر دستیابی به بیداری روحانی اعضاء DA از روشهای زیادی برای ارتباط گرفتن با نیروی برتر استفاده میکنند. چند مورد از این روشها :
کار کردن قدمها
زندگی روحانی تئوری نیست ، یک روش زندگی است.
(برگرفته از کتاب بزرگ الکلی های گمنام) . در مسیر دوازده قدم و از طریق کارکردن تمام دوازده قدم به بیداری روحانی که به ما وعده شده است میرسیم.
جلسات
بسیاری از ما دریافتیم که نیروی برترمان از دهان دیگران با ما صحبت میکند. فهمیدیم با ارتباط برقرار کردن با دیگران در جلسات  است که عشق بی قید و شرط نیروی برترمان را تجربه میکنیم.
دعا و مراقبه (بصورت کلامی و نوشتاری)
تمرین های سنتی مانند دعا و مراقبه میتواند به ما کمک کند در مجاورت روحانیت قرار بگیریم. نمیتوان گفت یک راه درست برای دعا یا مراقبه وجود دارد؛ راه های زیادی برای رسیدن به خدا هست. هر یک از ما اگر با یک منش فروتنانه، تمایل به یادگیری و رشد داشته باشیم، و گشوده باشیم راهی را پیدا میکنیم که ما را به سرمنزل روح و روان می‌رساند.
نوشتن های روزانه
روزانه نوشتن روی دستیابی به فهم عمیق تر روحانی ما تاثیر گذار است. صحبت کردن با خودمان ، یا با خداوند میتواند به ما کمک کند نیروی برترمان را که میتواند با ما کار کند ، لحظه به لحظه تجربه کنیم. ما در فرایند خلق زندگی مان یار و شریک او هستیم.
نشریات روحانی
با گذشت چندین سال نشریات بسیاری نوشته شده تا به ما کمک کند به فهم و درک روحانی و صلح و آرامش درونی دست پیدا کنیم. هر روز نشریات الهام بخش زیادی را از منابع متعدد استفاده میکنیم، و به طور ویژه روی نشریات AA و DA متمرکز میشویم.
جنب و جوش
بسیاری از ما وقتی حس میکنیم به نیروی برترمان متصل هستیم که شروع میکنیم به پیاده روی، دویدن ، شنا کردم، تای چی کار کردن، یوگا و یا حتی رانندگی کردن – هرچیز جسمانی ای که با انجام آن به ذهنمان اجازه دهیم به اندازه کافی مکاشفه کند و روی روحانیت ما اثر بگذارد.
طبیعت
بسیاری از ما زمانی که در حال تفکر و تعمق در زیبایی های طبیعت هستیم احساس ارتباط میکنیم.  برای برخی از ما طبیعت نیروی برترمان است. بیرون زدن از خانه میتواند به ما کمک کند به منبع اصلی مان متصل شویم.
خدمت
بعضی مواقع در برنامه یاد میگیریم که خدمت کردن میتواند ریشه اصلی و مستقیم احساس ارتباط با چیزی فراتر و بزرگتر از خودمان باشد. خدمت کردن با روحیه قدردانی یا بازپس دادن میتواند افکار ما را بسط دهد و بازکند ، ایمان مان را به نیروی برترمان دوباره نو کند، تشویق مان میکند به احساس رحم وشفقت به دیگران. در جلسات کاهش فشار شرکت کردن، مشارکت کردن با تازه واردین ، راهنما شدن ، داوطلب خدمات بین گروهی و موقعیت های خدمات جهانی میتواند عمیقا مسیر تجربیات حضور یک نیروی برتر را در زندگی مان تحت تاثیر قرار بدهد.
خدمت کردن با روحیه قدردانی یا بازپس دادن میتواند افکار ما را بسط دهد و بازکند ، ایمان مان را به نیروی برترمان دوباره نو کند، تشویق مان میکند به احساس رحم وشفقت به دیگران.
تمرینهای مذهبی
برای برخی از ما تمرین های مذهبی مثل شرکت کردن در کلیسا (یا مسجد .مترجم) ، معبد ، مراقبه گروهی ، یا دیگر روشهای عبادتی ، میتواند ارتباط ما را با نیروی برترمان تقویت کند.
بیان صریح احساسات
بسیاری از ما هیچگاه یک جای امن برای بیان کردن احساسات مان نداشته ایم . با ریختن احساسات مان در درون خودمان، مانع از جریان پیدا کردن حضور خداوند در زندگی مان شدیم . با کارکردن روی احساسات مان دریک مسیر سالم ، فضایی را باز میکنیم برای خداوند تا از طریق ما عشق و شادمانی را که حق مادر زادی ما است منتشر کند.
“فکر نکنم فقط یک اتفاق باشد”
ما شروع میکنیم به جستجوی مثالهایی از “همزمانی رویدادها” نعمتهای ناگهانی که اتفاق می افتند و گاهی وقتها اسم آنها را ” خواست خدا ” میگذاریم . چکی که درست به موقع به دستمان میرسد ؛  درست وقتی که ما یک گوش شنوای مهربان و دلسوز نیاز داریم یک عضو DA به ما زنگ میزند.
عمل کردن به “انگار که”
میگویند ما نمیتوانیم خودمان به  کارهای درست و به موقع فکر کنیم ، اما میتوانیم در جهت افکار درست کار انجام بدهیم. به عبارت دیگر اگر به “انگار که” عمل کنیم ، قبل از اینکه بطور کامل درک اش کنیم ، امروز را در روحانیت گذرانده‌ایم. ما دریافتیم که واقعا یک وجود روحانی هستیم اما از ذهن ما این میگذشت که فقط داریم وانمود میکنیم اینگونه هستیم.
توجه کردن به بیرون از خودمان برای پیدا کردن زیبایی درون آن
ما DA ای ها گرایش به خود شیفتگی داریم. توجه به بیرون از خودمان، و نگاه کردن به اینکه کجا میتوانیم خدمت کنیم، کمک مان میکند تا “اندازه درستی” پیدا کنیم، با این کار میتوانیم قدردان معجزه بهبودی باشیم.
توسعه دادن احساسی از حیرت و هیبت
آگاهی ساده ای از محیط اطرافمان که تمام حواس ما را در بر میگیرد – نگاه کردن به طلوع آرام خورشید صبحگاهی، شنیدن صدای بیدار شدن شهر ، نوازش حیوان خانگی که دارد میخوابد – میتواند کمک مان کند در همین اکنون باشیم ، جایی که میدانیم خدا هم آنجاست.
در جستجوی شهود
تلاش میکنیم نگاه مثبت مان را به زندگی حفظ کنیم و این مهم را ببینیم که حتی در موقعیت های پر چالش هم عشق خداوند به ما کمک میکند از راه هایی که انتظارش را نداریم رشد و بهبود پیدا کنیم. بجای اینکه مشکلات را ببینیم ، فرصتهای رشد را ببینیم. همچنین ممکن است خودمان را غرق چالشهای بسیاری کنیم. خدا بهترین ها را برای ما میخواهد، هیچ وقت چالشهایی بیشتر از آنچه میتوانیم اداره شان کنیم به ما نمیدهد.
صبور بودن
بیداری روحانی برای هر کسی مناسب خودش اتفاق می افتد. بعضی از ما به عنوان بخشی از سفر روحانی مان ، ممکن است یک شهود  “پیچ و مهره ای ” – تجربه ای روحانی که مستقیما از آبی آسمان بیرون می آید. برای بعضی دیگر، بیداری روحانی ممکن است بسیار آهسته اتفاق بیافتد. در خیلی از مواقع همزمان که دوازده قدم را کار میکنیم و زندگی مان شروع به تغییر میکند، و قبل از اینکه درک کنیم که تغییر کرده ایم ، دیگران و اطرافیان متوجه تغییراتی میشوند که در ما اتفاق افتاده است.
انتظار معجزات را کشیدن
این واقعیت که ما زنده ایم و فقط برای امروز در حال بهبودی از عدم سلامت عقل ناشی  از بدهکاری اجباری هستیم یک معجزه است. ضرب المثلی در DA هست که میگوید : “تا وقتی که معجزه اتفاق نیافتاده است، تسلیم نشو” ما میدانیم که نیروی برتر ما ، میتواند ما را به فراوانی ای راهنمایی کند که اراده ما تا کنون نتوانسته است برایمان رقم بزند.
تصویر بزرگتر
در DA گاهی اوقات این را شنیده ایم که میگویند “DA درباره پول نیست” . این مساله در ابتدا برای تازه واردین گیج کننده به نظر می رسد: وقتی کل زندگی مالی مان غیر قابل اداره شده است، یعنی همه اش در مورد پول است. بعدها وقتی قدمها را کار میکنیم و تجربه های دست اولی از کاهش یافتن فشار ناشی از اجبارمان در ارتباط با پول بدست می آوریم ، این حس در ما بوجود می آید که ممکن است DA فقط از پول حرف نمیزند. زندگی کردن در یک فراوانی آزاد و رها از بدهکاری، بعهده گرفتن مسئولیت افکار و اعمال مان ، عمل کردن بر اساس تمامیت در روابطمان – دامنه برنامه ای که داریم کار میکنیم ممکن است در مسیری گسترده شود که وقتی برای اولین بار به جلسه DA پا گذاشتیم ، حتی تصورش را هم نمیکردیم.  با چشمانمان دیدیم که چگونه تمرین اصول دوازده قدم در تمام امور، میتواند ما را به سوی زندگی ای که سلامت عقل واقعی در ارتباط با همه جنبه های زندگی مان ، نه فقط در رابطه با پول ، هدایت کند – شامل روابط مان ، چشم اندازمان ، و احساس ارزشمند بودن مان . و همه اینها صداقت ، گشودگی ذهن ، و تمایل برای باز کردن یک در به سوی زندگی ای که در آن سلامت عقل ، فراوانی ، و پرشدن  از عشق نیروی برتر مان را می طلبد.

 

 

نشریات  تایید شده توسط کنفرانس بدهکاران گمنام

 

نشریات  D.A.  و A.A.

ما برای تقویت درک مان از بیماری اجباری و بهبودی از بدهکاری اجباری نشریات بدهکاران گمنام و الکلی های گمنام را  مطالعه می کنیم.

چرا ما نشریات  A.A  را می خوانیم؟

الکلی های گمنام (A.A.) اولین برنامه دوازده قدمی و در کمک به الکلی ها برای بهبودی از  بیماری خود، بسیار موفق بوده است. بدهکاران گمنام (D.A.) هنوز آنقدر رشد  نکرده است که نشریات  خود را در حد A.A. توسعه دهد.  بنابراین برای درک بهتر از رفتار اجباری مان، ما نشریات A.A  را  می خوانیم . نشریات A.A به ما نشان می دهد که چگونه اعضا A.A از دوازده قدم برای بهبودی فردی خود، و از دوازده سنت برای توسعه و محافظت از انجمن شان، استفاده کرده اند. ما درمیابیم که این دوازده سنت به همان اندازه برای حفظ انجمن D.A  سرنوشت ساز، هستند.

چگونه از نشریات  A.A استفاده کنیم؟

. بیشتر ما دریافته ایم که بدون D.A در توقف بالا آوردنِ بدهی ناامن، ناتوان هستیم. بسیاری از ما با دانستن اینکه  بدهی ناامن یک اجبار است، غافلگیر شدیم.

با جایگزینی ذهنی عبارت های “تحمیل بدهی ناامن” با “نوشیدن” و “بدهکار اجباری” با “الکلی” ، در نشریات A.A، ما می توانیم الگوهای  خودتخریبی  اجباری توصیف شده را شناسایی کنیم.

در گذشته، بسیاری از ما ممکن است ارتباط  بین خودمان و الکلی ها را ندیده باشیم. با این حال، با تسلیم شدن در برابر بی قدرتی مان نسبت به بدهی ناامن، ما می فهمیم که تا چه اندازه در رفتار اجباری با الکلی ها مشابهت داریم. در خواندن نشریات A.A.  ما می توانیم ببینیم که چطور رفتار اجباری ما با نوشیدن اجباری الکی ها، شباهت دارد .

موارد زیر نمونه هایی از تجارب مشترک ماست :

 شکستن قول های عدم نوشیدن / بالا آوردن دوباره بدهی ناامن.

 تلاش برای رفع نشانه  بیماری به جای رفع مشکل بنیادین، به عنوان مثال، “کلاه به کلاه کردن” بدهی منجر به بدهی بیشتر می شود، همانطور که “تعویض نوشیدنی” توهم درمان فرد الکلی را فراهم می کند .

 ایجاد بدهی ناامن و احساس سرخوشی پس از آن، شبیه احساس یک الکلی هنگام نوشیدن و در پیِ آن احساس ناامیدی درپیدا کردن راه خروج

 استفاده از اعتبار برای احساس بزرگ شدن مشابه گفتن اینکه ما “اینیم دیگه”

 مانند الکلی که به نوشیدن ادامه می دهد، با اعتقاد به اینکه “این بار فرق خواهد کرد”. ما همچنان متحمل بدهی های ناامن می شویم، با اعتقاد به این که  اینکار برای بهتر شدن، درست است.

  اعتقاد به اینکه ما می توانیم خودمان از پس مشکلات خود برآییم .

اینها فقط تعداد انگشت شماری از نمونه های فراوان رفتار اجباری نشان داده شده در نشریات  A.A است. ما پیشنهاد می کنیم نشریات A.A. را برای پیدا کردن شباهت های متناسب با موقعیت فردی خودتان بخوانید.

کدام نوع از نشریات  A.A. را بکار می گیریم؟

اعضا D.A سود زیادی از بیشتر نشریات موجود در A.A برده اند. منابع اصلی اطلاعات از الكلی های گمنام، شامل کتاب الکلی های گمنام که بنام کتاب بزرگ شناخته می شود، و دوازده قدم ودوازده سنت است. کتاب بزرگ به طور مفصل درباره اجبار صحبت می کند، و داستانهای زیادی از اعضا A.A و تجربه های بهبودی آنها می گوید. کتاب بزرگ مفاهیم اساسی برنامه دوازده قدم، و  تغییرات روحانی لازم برای رهایی از اجبارمان به بالا آوردن بدهی ناامن را بیان می کند. (کتاب) دوازده قدم و دوازده سنت ما را از جزئیات بیشتری از دوازده قدم بهبودی آگاه می سازد.

به برخی از مسائل خاص بدهکاران گمنام در نشریات الكلي هاي گمنام اشاره شده است. براي مثال در صفحه ٧٩ كتاب بزرگ, ما درباره مردي مي خوانيم كه بخاطر نفقه به همسر سابق خود بدهكار بود. ما مي خوانيم كه چگونه او نامه اي به همسر سابقش نوشت و پيشنهاد کرد  چه چيزهایی و چگونه میتواند پرداخت كند تا شروع به پرداخت آنها به عنوان جبران خسارت قدم نهم نماید.

ما همچنین در صفحات ۱۲۰-۱۲۲ از دوازده قدم و دوازده سنت، در مورد مسائل کاری و پولی می خوانیم.  ما می بینیم که برخی از اولین الکلی های  بهبود یافته در A.A، در کنار اجبار به نوشیدن الکل، مشکلات مالی نیز داشتند. برنامه بهبودی روحانی ۱۲ قدم باید در تمام زمینه های زندگی آنها اعمال می شد، نه فقط در مورد الکل. به همین ترتیب، ما درمیابیم که ما می توانیم دوازده قدم را در همه ی زمینه های زندگی مان اعمال کنیم، نه فقط در مورد بدهی های ناامن مان.

همانطور که در صفحه ۸۲ کتاب بزرگ شرح داده شده است، کسی که فقط مشروبات الکلی را ترک کرده است مانند “دهقانی ست که از زیرزمین خود بیرون آمده است و خانه  خراب شده اش را می یابد و به همسرش می گوید:”بی خیال خرابی ها”. آیا این اتفاق بزرگی  نیست  که طوفان متوقف شده ؟”  این داستان به ما یادآوری می کند که صاف کردن بدهی فقط آغاز کار است.  می بینیم که اگر می خواهیم از وسوسه  مان به بالا آوردن بدهی ناامن  راحت شویم، باید یک تغییر روحانی داشته باشیم.

اعضاD.A . همچنین می توانند از سایر نشریات  A.A  مانند: 📖 A.A به بلوغ می رسد، 📖 پیام را برسان، 📖 و دکتر باب و پیشکسوتان، که مرتبط با تاریخچه A.A است؛ بهره مند شوند. ما متوجه شده ایم که خواندن تاریخچه A.A. و دوازده سنت  می تواند در برنامه خودمان، D.A  به ما کمک کنند .

نشریات دیگری که در DA استفاده میکنیم، کدامند؟

D.A. هیچ نشریاتی خارج از نشریات تایید شده کنفرانس خدمات جهانی خودش را تأیید نمی کند. با خواندن فصل سنت ششم A.A   درک درست تری از این موضوع پیدا می کنیم که چرا .D.A  هیچ نشریه دیگری را تایید نمی کند “هر گروه  A.A. هرگز نباید هیچ موسسه یا سازمان خارجی مرتبط را تأیید یا حمایت مالی کند، یا اجازه استفاده از نامA.A  را بدهد، مبادا مشکلات مالی، ملکی  و شهرت ما را از هدف اصلی خود منحرف کند”.

با این حال،  برنامه ما، استفاده از منابع خارجی را تشویق میکند .

نشریات A.A  را از کجا می شود پیدا کرد؟

شما می توانید نشریات  A.A.  را در برخی از جلسات  D.A. سفارش بدهید .

نشریات A.A  ممکن است در جلسات محلی  A.A. نیز در دسترس باشد . هر جلسه ممکن است در نشریاتی که  همراه دارد، متفاوت باشد.  اگر جلسه ای آنجا  در دسترس نباشد، A.A. در سراسر کشور و نیز در بسیاری از نقاط خارج از کشور دارای گروههای محلی زیادی است.  فهرست محلی را برای شماره تلفن آنها بررسی کنید .

 

اقتباس و چاپ مجدد با مجوز  Services Inc

گروه های ثبت شده D.A برای توزیع بین اعضای خود اجازه کپی کردن این جزوه را دارند.

این نشریات مصوب همایش ۲۰۱۴ به روز شده است .

دفتر خدمات جهانی بدهکاران گمنام

 

دعای روزانه بدهکاران گمنام

خدایا من پول و پس اندازم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم تا خودت مرا تامین نمایی.

خدایا کارم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم که مرا درکاری خواهی گماشت.

خدایا دیدگاهم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم تا امور را برایم آشکار کنی و برآورده سازی.

خدایا زمانم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم تا روز خوبی را نصیبم کنی.

خدایا روزهایم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم تا زندگی خوبی نصیبم گردانی.

خدایا غذایم را به تو میسپارم،به تو اعتماد میکنم تا سلامتی، شادی،انعطاف پذیری و آزادی را برایم تامین نمایی.

خدایا خانه ام را به تو میسپارم، به تو اعتماد میکنم تا به من خانه ای باشکوه و زیبا عطا کنی که مملو از عشق و وجود تو باشد،

جایی که به راحتی استطاعتش را خواهم داشت و در آن بسیار شاد خواهم بود.

“آمین”

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *